
معرفی یک کتاب در باب اخلاق گیاه خواری بخش اول
سالانه بیش از ۵۷ میلیارد حیوان توسط انسانها برای مصرف غذایی کشته میشوند. این عدد بدون در نظر گرفتن ماهی و دیگر جانداران دریایی است که توسط انسانها کشته میشوند. این اعداد و رقمها به تنهایی کافی است تا به مسئله گوشتخواری فکر کنیم. آیا این حجم از کشتار به لحاظ اخلاقی توجیهی دارد؟
گری فرانسیون و آنا چارلتون دو اصل اخلاقی را معرفی میکنند و بر مبنای این دو اصل غیراخلاقی بودن خوردن گوشت را نتیجه میگیرند.
اصل اول: ما انسانها وظیفه اخلاقی داریم از اعمال رنج غیرضروری بر حیوانها پرهیز کنیم.
اصل دوم: حیوانها ارزش اخلاقی دارند ولی انسانها ارزش اخلاقی بیشتری دارند؛ یعنی اگر قرار باشد یک حیوان زنده بماند یا یک انسان، انتخاب ما انسان است.
پس از معرفی این دو اصل نویسندگان به بررسی ماجرای مایکل ویک – بازیکن فوتبال آمریکایی- میپردازند. مایکل ویک سگها را با هم دعوا میانداخت، در این زمینه سرمایهگذاری کرده بود و همچنین سگهایی که از نظر او عملکرد خوبی نداشتند را میکشت. وقتی این ماجرا علنی شد، اعضای جامعه آمریکا مایکل ویک را محکوم کردند. خشم عمومی به این خاطر بود که ویک رنجی را به سگها تحمیل میکرد که هیچ ضرورتی نداشت؛ هیچ ضرورتی ندارد که حیوانها را به خاطر تفریح به جان هم بیاندازیم تا همدیگر را بکشند یا خودمان آنها را برای تفریح بکشیم.
با خوردن گوشت و مصرف محصولات حیوانی ما تفاوتی با مایکل ویت نداریم. فرانسیون و چارلتون خاطرنشان میکنند که کشتن حیوانات و مصرف محصولات دامی در دامداری صنعتی رنج زیادی را به حیوانات تحمیل میکند. تحمیل این رنج ضرورتی ندارد. بنابراین با توجه به دو اصل اولی که مطرح شد، خوردن گوشت و محصولات حیوانی غیراخلاقی است.
البته یکی از افسانههایی که به شدت در اذهان ما رسوخ کرده این است که خوردن گوشت و محصولات دامی برای سلامت ما ضروری است. فرانسیون و چارلتون در این کتاب به انبوهی از تحقیقهای علمی و بیانیههای انجمنهای تغذیه و سلامت و غیره ارجاع میدهند که نخوردن گوشت و محصولات حیوانی نه تنها برای بدن انسان هیچ ضرورتی ندارد بلکه خوردن آن حتی ضرر هم میتواند داشته باشد. خوردن گوشت و محصولات حیوانی حتی برای زنان باردار یا شیرده، یا نوزادان، کودکان و نوجوانان نیز ضرورتی ندارد و این افراد میتوانند تمام خواص موجود در گوشت و محصولات دامی را در گیاه بدست بیاورند. در این کتاب به این جایگزینها هم اشاره شده است در صورتی که علاقه دارید برنامه غذایی غیرگوشتی/دامی سالمی داشته باشید به این کتاب و کتابهای دیگر در این رابطه مراجعه کنید. فرانسیون و چارلتون به مسائل بهداشتی صنعت دامداری نیز میپردازند؛ به عنوان مثال حجم بسیار بالای آنتیبیوتیکی که در صنعت دامداری استفاده میشود. ولی آنچه مهم است در این کتاب آن دو اصلی است که معرفی شد؛ از آنجایی که خوردن گوشت حیوانات و محصولات دامی تنها به خاطر عادت و لذت است و غیرضروری است رنج و دردی که به حیوانات تحمیل میشود نیز غیرضروری است و بنابراین باید از آن پرهیز کرد.
نویسندگان به ماجرایی که در آن ماری بیل گربهای را درون یک چاه انداخت اشاره میکند؛ ماجرایی که دوربین مخفی آن را ضبط کرد و عموم مردم در شبکههای اجتماعی از وجود آن آگاه شدند و واکنشهای بسیار شدیدی نشان دادند. به عنوان مثال یک گروه درخواست اعدام ماری بیل را دادند! خب این افرادی که با دیدن این صحنه منزجرکننده اینچنین واکنش نشان دادند، چرا به بلایی که سر حیوانات در صنعت دامداری آورده میشود واکنشی نشان نمیدهند و به مصرف گوشت و محصولات دامی ادامه میدهند؟ ممکن است بگویند که ندیدهاند در دامداریها چه میگذرد. هرچند خیلی بعید است که به قول نویسندگان این کتاب کسی بیش از چهار سال سن داشته باشد و فکر کند گوشت حیوانات روی درخت میروید و مثلا بعد از ظهرها شخصی میرود گوشت میچیند و برای بقیه هم قدری با خود گوشت میآورد. یک پیشنهاد میتواند این باشد که به ازای هر پرس کوبیده که میخورید، ذبح کامل یک گوسفند یا گاو را در یوتیوب یا در کشتارگاه نگاه کنید.
(این کتاب با نام «اجازه هست شما را بخورم؟» در ایران، با ترجمه ی باهار مومنی و احسان شفیعی زرگر، توسط نشر تیسا به چاپ رسیده است. )